بصائر

جدیدترین اخبار سیاسی ، نظامی و جملات عاشقانه عارفانه

بصائر

جدیدترین اخبار سیاسی ، نظامی و جملات عاشقانه عارفانه

علی اکبرهای امام خمینی ره ...


کنار هلیکوپتر جنگی‌اش ایستاده بوده و به سوالات خبرنگاران جواب میداد

خبرنگار ژاپنی پرسید: شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟

شیرودی خندید. سرش را بالا گرفت و گفت: ‌

ما برای خاک نمی‌جنگیم ما برای اسلام می‌جنگیم. تا هر زمان که اسلام درخطر باشد...

این را گفت و به راه افتاد. خبرنگاران حیران ایستادند

شیرودی آستین‌هایش را بالا زد

چند نفر به زبان‌های مختلف از هم می‌پرسیدند:‌

کجا؟ خلبان شیرودی کجا می‌رود؟ هنوز مصاحبه تمام نشده!!!

شیرودی همانطور که می‌رفت ، برگشت. لبخندی زد و بلند گفت:

نماز! دارند اذان می‌گویند... 

                        خاطره ای از زندگی خلبان شهید علی اکبر شیرودی

                                                  منبع: کتاب برگی از دفتر آفتاب، صفحه ۲۰۱



گوشه ای از خاطرات دفاع مقدس

نبرد یگان جنگاوران ( تکاوران )

بازگویی خاطرات جنگ در کردستان


آزاده جانباز میکاییل احمدزاده -نیروهای بعثی مستقر در هدف پنجم نیز پس از مدتی مقاومت زیرپوش‌های سفید خود را به نشانه تسلیم درآوردند. تکاوران غیور بدون فوت وقت، در هدف پنجم مستقر شدند و ما هم بدون معطلی آتش خود را بر روی هدف ششم منتقل کردیم.

حدود ساعت چهار صبح بود که ماموریت یافتیم از پادگان مهاباد به سوی منطقه عملیاتی حاج عمران حرکت کنیم. فرمانداری منطقه، چندین خودرو شخصی برای جابه‌جایی نیروها در اختیار واحدهای ما قرار داد. با این حال به خاطر تجهیزات زیادی که همراه داشتیم نقل و انتقال ما بیشتر از حد معمول به طول انجامید.سرانجام با تلاش بی‌وقفه‌ رزمندگان به پیرانشهر رسیدیم. پشت پادگان پیرانشهر روستایی بود به نام بن دره که بنه و وسایل خود را در آن جا پیاده کردیم و منتظر ماندیم تا هوا کاملا تاریک شود.

 

ادامه مطلب ...

وقت ماندن است،نه گذشتن..


سال 74 بود و فصل پاییز،که در منطقه عملیات والفجر یک در فکه،میدان مینها را می گشتیم تا جاهای مشکوک را پیدا کنیم.

بعد از کانالی که برای مقابله با حمله بچه ها زده بودند،میدان مین وسیعی قرار داشت.

نزدیک که شدیم،با صحنه ای عجیب رو به رو شدیم.اول فکر کردیم لباس یا پارچه ای است که باد آورده،ولی که جلوتر که رفتیم متوجه شدیم شهیدی است که ظاهرا برای عبور نیروها از میان سیمهای خاردار،خود را روی آن انداخته است تا بقیه به سلامت بگذرند.

بند بند استخوانهای بدن داخل لباس قرار داشت و در غربتی دوازده ساله روی سیم خاردار دراز کشیده بود.

دوازده سال انتظاری که معبر میدان مین را هم به ما نشان می داد.


گـوشهایت را دادی تا چشـم و گوشمـان باز شود..





رزمنــده ای گفت :
چند روز بعد از عملیـات ، یک نفر رو دیدم که کاغذ و خودکار گرفته بـود
دستش هر جـا می رفت همراه خودش می بـرد..
از یکی پرسیـدم: چشه این بچـه؟
گفت: آرپی جی زن بـوده.
توی عملیات آنقدر آرپی جی زده که دیگه نمی شنـوه..
باید براش بنویسی تا بفهمـه..
گـوشهایت را دادی تا ما چشـم و گوشمـان باز شود
چشـم و گوشمـان که باز نشـد هیچ،بمانــد!
شرمنــده ی ایثارت هستیــم جوانمــرد

اعتراف فرمانده بعثی در برابر اسرای ایرانی/ آزادگان در بدو ورود چه خواستند؟

گزارش/ به مناسبت سالروز ورود آزادگان به میهن اسلامی
امام صابران(ره) فرمود: «اگر روزی اسرا برگشتند و من در میان شما نبودم، سلام مرا به آن‌ها برسانید و بگویید خمینی در فکرتان بود».

، 26 مرداد سال 1369 برگ دیگری از تقویم انقلاب اسلامی ورق خورد، یوم‌الله دیگری خلق شد و کشور به استقبال 43 هزار پرستوی آزاده از قفس دیکتاتور رژیم بعث رفت.

مردان صبوری که بلندترین قله‌های پایداری را فتح کردند تا دشمن به زانو درآید و عجز خویش را لابه کند.

به یُمن ورود این دلاورمردان سرافراز، دل‌ها غرق در شوق شد و چهره‌ها پس از سال‌ها با لبخند آشتی کردند.
 
یوسف‌های غریبی که از راه رسیدند تا وطن، آن‌ها را در آغوش کشد و بر پاهای استوارشان بوسه زند و آنان نیز در سجده شکر بر خاک وطن افتاده و صدایی لرزان داشتند. شوق مردم و خانواده‌ آزادگان در آن روز به یاد ماندنی، وصف ناپذیر است.

در این روز ایران اسلامی شاهد بازگشت آزادگان سرافرازی بود که پس از تحمل سال‌های اسارت خود در اردوگاه‌های عراق پای به میهن اسلامی گذاشته و به ‌آغوش خانواده‌های خود بازگشتند.

این رویداد بزرگ دو هفته پس از اشغال نظامی کویت توسط رژیم صدام و 2 روز پس از آن صورت گرفت که صدام در نامه‌ای به آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت ایران بار دیگر عهدنامه 1975 الجزایر را پذیرفت و به شرایط ایران برای پایان جنگ تسلیم شد و از جمله قول عقب‌نشینی از مرزهای ایران و آزادسازی اسیران ایرانی را داد.

اسرای سرافراز ایرانی از چند نقطه مرزی با تشریفات وارد کشور شدند و نخستین واکنش آنان بوسه بر خاک ایران و ریختن اشک شوق بود.


زیارت مرقد مطهر حضرت امام خمینی(ره) و همچنین بیعت با جانشین خلف وی حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب از نخستین برنامه‌ها و اقدامات مشترک آزادگان سرافراز ایرانی بود.

مقام معظم رهبری درباره آزادگان چنین فرموده‌اند:

" یکی از چیزهایی که شما را، دل‌هایتان را زنده نگه می‌داشت، ‌پر امید نگه می‌داشت، یاد آن چهره و روحیه پرصلابت امام عزیزمان بود. آن بزرگوار هم خیلی به یاد اسرا بودند. حال پدری را که فرزندانش به این شکل از او دور شده باشند، راحت می‌شود فهمید... مسأله اسارت طولانی فرزندان این ملت به نوبه خود امتحان دیگری بود که ملت ما با موفقیت آن را به انجام رسانده و اسرای ما همانند ملت ایران از خود آزاد مردی نشان دادند و سرانجام با موفقیت و سرافرازی به وطن بازگشتند... شما در دوران اسارت شرایط سختی را گذراندید، اما در عین حال با حفظ دین و اعتقادات و دلبستگی خود به اسلام، امام و انقلاب موجب افتخار و آبرومندی ملت خود در برابردشمن شدید."


رایحه آزادی

رادیو بغداد در صبح روز 24 مرداد ماه، خبر ارسال نامه ای را از سوی صدام و خطاب به رهبر انقلاب و رییس جمهوری، اعلام کرد. وی در خلال نامه به تمام خواست های مشروع ایران جواب مثبت داد.

پس از شنیدن این خبر موج شادی در به پا خاست. همگان دست به سوی آسمان بردند و جبین بر خاک ساییدند و سجده شکر به جای آوردند.


یوسف گم گشته بازآید به کنعان غم مخور     کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور

.

رهبرمعظم انقلاب چه کسی را سید الاسرا نامیدند؟

"حسین لشکری" سرلشکر خلبان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بود که پس از ۱۸ سال اسارت در زندان‌های رژیم بعث عراق به ایران بازگشت.

او دارای درجهٔ جانبازی ۷۰٪ بود و در طول جنگ تحمیلی تا پیش از اسارت توانست در ۱۲ عملیات هوایی شرکت کند. او از سوی مقام معظم رهبری به لقب " سید الاسرا " نامیده شد.

آزاده سرافراز "حسین لشکری" با موافقت فرمانده معظم کل قوا در تاریخ ۲۷ بهمن ۱۳۷۸ به درجه سرلشکری ارتقا یافت.

استقبال از حسین لشکری در نقطه صفر مرزی ایران و عراق

"حسین لشکری" در مدت هشت سال با حدود ۶۰ نفر دیگر از همرزمان در یک سالن عمومی و دور از چشم صلیب سرخ جهانی نگهداری می‌شد.

پس از پایان جنگ، بعثی‌ها وی را از سایر دوستانش جدا کرده و قسمت دوم دوران اسارت او ۱۰ سال به طول انجامید.

وی پس از 18 سال اسارت به نیروهای صلیب سرخ معرفی شد و دو سال بعد در ۱۷ فروردین ۱۳۷۷ به ایران بازگشت.


"لشکری" طی مصاحبه‌ای گفت: «اعتقادات مذهبی و مکتبی سربازان ایرانی مهم‌ترین عامل مقاومت آن‌ها در مقابل فشارهای روحی، روانی و جسمی بعثی‌ها بود. الأن هر یک از ما به عنوان نماینده جمهوری اسلامی در هر جای دنیا که باشیم باید با نوع نگرش و رفتارمان اذهان عمومی را نسبت به مسائل ایدئولوژیکی نظام روشن کنیم. ما وقتی به اسارت دشمن درآمدیم با تأسی به سیره اهل بیت(ع) و به خصوص حضرت موسی بن جعفر (ع)، تمسک به دین و اهداف آن و بررسی و تفکر در آن خود را از گزند ترفندهای دشمن حفظ کردیم.».


سرلشکر "حسین لشکری" به دلیل جراحات باقیمانده از دوران جنگ و اسارت، در بامداد روز دوشنبه 19 مرداد 1388 در بیمارستان لاله تهران دعوت حق‌تعالی را لبیک گفت و به یاران شهید خود پیوست.  ادامه مطلب ...

یا زهرا . . .



جبهــه که آمد ، گفتند بچــه است ، بهتره امدادگــر بشـه ...

هر کس می افتــاد ، داد می زد : امدادگــر ... امدادگــر
اگر هم خودش نمی توانستـــ ، دیگرانی که اطرافش بودند ، داد می زدند :
امدادگــر ... امدادگــر ...
خمپــاره منفجــر شد ...
اینبار همین نوجــوان امدادگــر افتاد ...
رزمنده ها نمی دانستند چه کسی رو صــدا بزنن !!!
ولی خودش می گفتــــ :
یا زهـــرا (س) ... یا زهـــرا(س)

ابتکارات شهید بابایی در دوران جنگ تحمیلی عامل موثری در حفظ برتری هوایی ما بر دشمن بود



معاون هماهنگ‌کننده نیروی هوایی ارتش:

ابتکارات شهید بابایی در دوران جنگ تحمیلی عامل موثری در حفظ برتری هوایی ما بر دشمن بود

معاون هماهنگ کننده نیروی هوایی ارتش در توصیف شهید سرلشکر خلبان عباس بابایی گفت: ابتکارات شهید بابایی در دفاع مقدس باعث شد که ایران هیچگاه برتری هوایی خود را در برابر عراق از دست ندهد.
به نقل از پایگاه اطلاع رسانی ارتش، "امیر سرتیپ خلبان عزیز نصیرزاده" معاون هماهنگ‌کننده نیروی هوایی که به مناسبت 15 مرداد سالگرد شهادت سرلشکر خلبان عباس بابایی با خبرنگار ما گفتگو می‌کرد، در  مورد توانایی‌های راه کنشی (تاکتیکی) آن شهید بزرگوار گفت: شهید بابایی به مسائل ریز تاکتیکی، اطلاعاتی و عملیاتی دقت می‌کرد و با وجود آنکه وی معاون عملیات نیروی هوایی ارتش بود و الزامی به حضور فیزیکی در عملیات‌ها نداشت، اما به طور مستقیم در آنها شرکت و دستوراتش را شخصاً و به صورت حضوری صادر می‌کرد تا باعث بالا رفتن روحیه همکاراش در صحه نبرد شود.
 
وی همچنین در تبیین حضور فیزیکی شهید بابایی در عملیات‌ها خاطرنشان کرد: ایشان به عنوان معاون عملیات نیروی هوایی نقش رهبری و فرماندهی خلبانان را بر عهده داشت و اقدامات او باعث ایجاد انگیزه برای دیگران می‌شد.
 
معاون هماهنگ‌کننده نیروی هوایی ارتش همچنین با اشاره به ابتکارات این خلبان تیزپرواز در هشت سال دفاع مقدس تصریح کرد: شهید بابایی با شَم بالای اطلاعاتی که داشت، دریافته بود خلبانان عراقی در پروازهای شبانه ضعیف هستند ولی در مقابل، خلبانان ایرانی توانایی خوبی در این زمینه دارند بنابراین برای اسکورت نفت‌کش‌ها و کشتی‌ها، پرواز شبانه را طراحی و اجرا کرد.
 
امیر سرتیپ نصیرزاده ادامه داد: تدابیر شهید بابایی در استفاده از جنگنده‌های اف-14 که هنوز هم از هواپیماهای برتر در سطح دنیاست، این هواپیما را یک نسل بالا تر بُرد.
 
وی در ادامه با اشاره به همکاری دونخبه برتر نیروی هوایی ارتش –شهیدان عباس بابایی و منصور ستاری- در دفاع مقدس تصریح کرد: همکاری این دو نخبه در آن زمان باعث شده بود ما در زمینه آفند و پدافند بسیار خوب عمل کنیم و با وجود حمایت همه جانبه قدرت‌های بزرگ از عراق همواره برتری هوایی خود را حفظ کنیم.
 
امیر سرتیپ خلبان عزیز نصیرزاده در ادامه با اشاره به ویژگی‌های بارز اخلاقی و شخصیتی شهید سرلشکر خلبان عباس بابایی اظهار داشت: عباس بابایی انسان بزرگوار، صادق، پاک دامن و فروتن بود که همواره در مقابله با زیردستان خود را بدهکار آنها می‌دانست، نکته مهم دیگر خصوصیات بارز شهید بابایی، سرسختی در مقابل دشمنان، ثابت قدم بودن در اعتقادات، روش‌ها و سیره زندگی‌اش بود.

غول‌های آهنین هم از این فرماندهٔ شجاع ارتش جا ماندند


منفرد نیاکی شهیدی از تبار آزادمردان/1
شهید سرلشکر منفرد نیاکی در تاریخ ۱۳۶۴.۵.۶ به عنوان ناظر آموزش در رزمایش لشکر 58 تکاور ذوالفقار که در شرایط واقعی جنگ اجرا شد، شرکت کرد و تقدیر بر آن بود که پس از ۳۳ سال خدمت در میدان آموزش و تمرین نظامی به درجه رفیع شهادت نائل آید.
، مسعود منفرد نیاکی متولد ۱۳۰۸ معروف  به  امیر سرلشکر منفرد نیاکی جانشین رئیس اداره سوم(عملیات) ارتش جمهوری اسلامی ایران و فرمانده لشکر ۹۲ زرهی در زمان جنگ ایران و عراق بود. او در سال ۱۳۳۱ وارد دانشکده افسری شد و در سال ۱۳۵۵ به درجه سرهنگی رسید و در زمان جنگ ایران و عراق در عملیات‌های مهمی همچون طریق‌القدس، فتح‌المبین، بیت المقدس، تنک چزابه، والفجر و رمضان در مسئولیت‌های فرماندهی حضور داشته و بعد از شهید صیاد شیرازی نقش پر رنگی در ارتش ایران ایفا کرد؛  
 
خاطرات شهید منفرد نیاکی به روایت همرزمان و دوستانش:
 
اولین ملاقات
 
سال 60 تازه از لشکر 88 به لشکر 92 زرهی اهواز منتقل و فرماندهی آن یگان را به عهده گرفت. اولین ملاقات من با ایشان در ارتفاعات الله‌اکبر بود.
 
مرا که دید، لبخندی زد و گفت: چرا این قدر کوچولو و ضعیف هستی؟ دوستانت در مورد تو افسانه‌ها ساخته‌اند. انتظار داشتم وقتی با فردی به نام نبی‌ کریمی روبرو شدم، در مقابلم یک فرد تنومند و قوی هیکل ببینم! حالا بگو ببینم چگونه در رمل‌های میش داغ گرفتار شدی و چگونه نجات پیدا کردی؟
 
وقتی این جملات را از ایشان شنیدم، متوجه شدم که ایشان قبل از آنکه به یگان ما بیایند، اطلاعات کاملی از یگان تحت امر خود کسب کرده و با آگاهی کامل به بازدید آمده اند.(امیر نبی کریمی)
  ادامه مطلب ...