اینا تصاویر حراج زنان عراقی توسط داعش و آل سعود هست..
اینا تصاویر حراج زنان عراقی توسط داعش و آل سعود هست..
یکی
از خادمان اقا علی بن موسی الرضاتعریف میکرد داشتم توصحن انقلاب قدم میزدم
دیدم کنارپنجره فولاد خیلی شلوغه سریع خودم رو رسوندم به پنجره فولاد دیدم
امام رضا به اذن خدا یک دخترچهارساله که کورمادرزادبودروشفاداده.باکمک
پدرش وچندتاازخادمین دیگه دختر روازلابلای جمعیت بیرون کشیدیم داشتیم
میرفتیم سمت اتاق شفایافتگان دیدم پدردختررو سمت پنجره فولادکردوبالهجه
زیبای خودش باامام رضاصحبت میکرداول فکرکردم داره تشکرمیکنه خوب گوش کردم
دیدم داره به امام رضامیگه اقاجان دستت دردنکنه ولی اقا
اینادوتاخواهردوقلوهستندحالامن این یکی رومیبرم جواب اون یکی روچی
بدم.توهمین حال واحوال بودکه رسیدیم اتاق شفایافتگان ماجرا راثبت کردیم
وهمراه این پدرودختر راهی محل اقامت شون شدیم.وقتی رسیدیم درهتل دیدیم
اونجاهم شلوغه پرسیدیم چی شده گفتندامام رضایه دخترچهارساله که
کورمادرزادبودرو شفاداده...
قربون کرمت آقاجان یاعلی بن موسی الرضا
ملانصرالدین از کدخداى ده ﻳﮏ ﺍﻻﻍ به قیمت ۱۵درهم خرید و قرار شد کدخدا الاغ را فردا به او تحویل دهد.
اگر بدانی صبرت چقدر در این زمان حساس در صیانت از حریم آلالله قیمت دارد، لحظه به لحظه آن را قدر میشمردی؛ حقیقتاً در مسیر تحقق وعده بزرگ الهی قرار گرفتهایم؛ هم من، هم تو.
... یکی از میهن پرست ترین
خلبانان نیروی هوایی ارتش ایران بود! پس از انقلاب تنها به جرم دریافت نشان
افتخار از نظام شاهنشاهی از ارتش اخراج و درجه ی سرگردی اش گرفته شد...
او در یکی از خطرناک ترین مانورهای هوایی جهان با نام چهارراه مرگ که در
آمریکا برگزار شد به عنوان نماینده نیروی هوایی ایران در مانور حضور داشت و
تماشاگران را بهت زده کرد که با این سن کم این چنین بر رکاب جنگنده اش
جولان می دهد... و نام ایران را در فهرست دارندگان برترین خلبانان جهان به
ثبت رساند...
در روز آغاز
جنگ (ساعت یازده آخرین روز شهریور ماه هزار و سیصد و پنجاه و نه) در شهرش
بوشهر مشغول جمع آوری وسایل خانه اش برای آمدن به تهران بود که شاید بتواند
در پایتخت کاری تازه پیدا کند! هنگام حرکت از خانه اش به سوی تهران ، صدای
مهیب انفجار بمب های عراق بر پایگاه ششم شکاری (بوشهر) ، توجه اش را برمی
انگیزد... بی آنکه فکر کند که ارتش در حقش ظلم کرده و او را پس از خدمت های
صادقانه سالیان سال ، تنها برای دریافت نشان افتخار از نظام پیشین ، اخراج
کرده!!! شتابان لباس پروازش را از میان وسایلش بیرون می کشد و به پایگاه
ششم شکاری بوشهر باز می گردد... به ورودی پایگاه که می رسد دژبانی از ورودش
جلوگیری می کند! چرا که او دیگر در استخدام ارتش نبود............
غفور دوباره سرگرد می شود و دوباره بر رکاب فانتوم ها در برابر دشمن جولان
می دهد تا سرانجام پس از دهها پرواز دلاورانه و پیروزمندانه در راه دفاع
از خاک پاک ایران ، سرانجام در نبردی نابرابر عقاب تیزپروازش فانتوم ، مورد
اصابت موشک عراقی قرار گرفت... و در نزدیکی ماهشهر از آسمان ایران جدا شد
تا با اجزای بدنش ، ذرات خاک ایران را بسازد... .
اوایل ماه گذشته سایت گروههای تکفیری مسلح پیام صوتی "ماجد الماجد" را منتشر کرد که در بخشی از آن آمده بود "حزب ایران و منافعش در لبنان، اهداف مشروعی برای ما و انقلابیون به حساب می آیند و آنچه تا حالا بر سر مناطق شما [شیعیان] آمده از موشک باران بقاع و هرمل و ضاحیه و غیره، فقط دست گرمی بوده است.» ادامه مطلب ...
«عباس بابایی» در جمع بسیجیان