بصائر

جدیدترین اخبار سیاسی ، نظامی و جملات عاشقانه عارفانه

بصائر

جدیدترین اخبار سیاسی ، نظامی و جملات عاشقانه عارفانه

تحلیل و چگونگی آزادی حلب

سرویس جهان مشرق - هنوز سقوط غافلگیرکننده‌ی گروه‌های [تروریستی] مسلح در شرق حلب معمایی است که بسیاری از طرف‌های منطقه‌ای و بین‌المللی در فهم آن فرومانده‌‌اند؛ درحالیکه این طرف‌ها پیش‌بینی می‌کردند نبردی بسیار سخت رخ دهد که در حد و اندازه‌های جایگاه حلب و اهمیت راهبردی آن باشد.
 
جزئیاتی از دلایل شکست ناگهان ترویست‌ها در حلب/ وقتی فرمانده تروریست ها در حلب چند ساعت پس از اعلام حکمش ترور می شود





بسیاری، نبرد احتمالی در حلب را از حیث ویرانی که پیش‌بینی می‌شد از آن ناشی شود را به نبرد گروزنی [در جنگ چچن] تشبیه می‌کردند، ولی آنچه در عمل رخ داد صد در صد بر خلاف این پیش‌بینی‌ها بود: محلات، یکی پس از دیگری مثل سنگ‌های دومینو به دست ارتش سوریه افتادند بدون اینکه مقاومت سرسختانه‌ای در آنها رخ دهد. همین، باعث حیرت ناظران در هر دو طرف (موافقان و مخالفان نظام) شد و آنها را برانگیخت تا به دنبال دلایل حقیقی‌ای که منجر به چنین جریانی شد؛ بگردند.
 
به نوشته‌ی عبدالله سلیمان علی (کارشناس برجسته‌ی مسائل سوریه و گروه‌های تروریستی) در روزنامه‌ی السفیر، دلایل مختلفی برای توضیح فروپاشی و سقوطی که در صفوف گروه‌های مسلح [تروریستی] به وجود آمد ذکر شده است، از جمله: اختلافات بین گروه‌های مختلف که در برخی موارد به زد و خورد مسلحانه هم کشیده شد (مثل آنچه بین گروه نورالدین زنگی و گروه فاستقم کما امرت، یا بین فتح الشام و فِیلَق الشام و جیش الاسلام رخ داد)، یا حمایت نامحدود روسیه از ارتش سوریه و در مقابل، عدم حمایت [هوایی و مستقیم] غربی‌ها از گروه‌های مسلح [تروریستی]، یا تغییر اولویت‌های ترکیه و تمرکز یافتن تلاش‌های آنکارا بر عملیات «سپر فرات» در شمال سوریه و نه بر شهر حلب.

شکی نیست که تمامی این عوامل، هر یک به نحوی، در تسهیل کار ارتش سوریه برای ورود به محلات شرقی حلب و سیطره پیدا کردن بر آن نقش داشته است، اما این دلایل برای تفسیر سقوط و فروپاشی‌ای که در صفوف گروه‌های مسلح رخ داد و برای توضیح اینکه چطور ارتش سوریه [از یک زمان خاص به بعد در چند هفته پیش] توانست بدون زد و خورد وارد اکثر این محلات شود، کفایت نمی‌کند.

برای توضیح این مسئله کافی است یک مقایسه‌ی ساده بین وضع محلات شرقی حلب با شهر [کوچک] داریا در ریف دمشق صورت گیرد: نبرد در داریا چند سال طول کشید تا آنکه ارتش سوریه بالاخره توانست خطوط دفاعی گروه‌های مسلح را در این شهر شکسته و آنها را وادار به امضای توافقنامه‌‌ای کند که به موجب آن، همین چند هفته‌ی پیش نیروهای مسلح از داریا خارج شده و به ادلب رفتند.
 
جزئیاتی از دلایل شکست ناگهان ترویست‌ها در حلب/ وقتی فرمانده تروریست ها در حلب چند ساعت پس از اعلام حکمش ترور می شود 
 
گروه‌های مسلح [تروریستی] در داریا هم از هیچ گونه حمایت غربی برخوردار نبودند (چون داریا در محاصره بود و هیچ خط امداد [لوجستیکی] به سمت آن وجود نداشت، آنکارا و پایتخت دیگری هم پشت سر داریا نایستاده بودند. ولی با وجود همه‌ی اینها، تنها یک نبرد از نبردهایی که در داریا صورت گرفت (با اینکه در نهایت هم داریا یک شهر کوچک در ریف دمشق بیشتر نبود) تقریبا برابری داشت با کل نبردهایی که در محلات شرقی حلب (با آن مساحتش و تراکم جمعیتی‌اش و اهمیت راهبردی‌اش) واقع شد.

پس چه چیزی رخ داده بود که باعث شد صفوف گروه‌های مسلح [تروریستی] اینطور به هم ریخته و به این شکل بی‌سابقه فروبپاشد؟

یک منبع آگاه در گفتگو با السفیر می‌گوید: «یک عملیات اطلاعاتی بلندمدت و پیچیده، تنها چند هفته بعد از سقوط حلبِ شرقی به دست مسلحین در سال 2012 آغاز شد و با روندی آرام در طول چند سال گذشته ادامه پیدا کرد. این عملیات، امسال شدت پیدا کرد و از چهار ماه پیش که محاصره‌ی این منطقه [با سیطره‌ی ارتش بر کاستیلو] تکمیل شد، این عملیات به اوج خود رسید. فقط همین عملیات [طولانی و پیچیده] است که می‌تواند معمای حیرت‌آور فروپاشی و سقوط غافلگیرکننده‌ی مسلحین را توضیح دهد.»

این منبع می‌افزاید: «تلاش‌های ده‌ها تن از مغزهای متفکر اطلاعاتی سوری و فعالیت‌های میدانی ده‌ها تن از نیروهای اطلاعاتی در کف میدان، آن هم در طول چندین و چند ماه (که در خلال آن مشکلات و تهدید‌های فراوانی در مقابلشان قرار گرفت) سبب شد که راه  برای ارتش سوریه هموار شود که بتواند به این پیروزی بزرگ در محلات شرقی دست پیدا کند.»

این منبع تاکید می‌کند: «آنچه در زمین کارهای اطلاعاتی-امنیتی کاشتیم، محصولش را در زمین ارتش درو کردیم.»
 جزئیاتی از دلایل شکست ناگهان ترویست‌ها در حلب/ وقتی فرمانده تروریست ها در حلب چند ساعت پس از اعلام حکمش ترور می شود

جزئیاتی از طرح اطلاعاتی – امنیتی سوریه

ارتش سوریه از همان روزهای اول سقوط حلبِ شرقی شروع به نفوذ دادن نیروهای جاسوسی و اطلاعاتی در تمام ساختارهای نظامی و امنیتی و اقتصادی و رسانه‌ای گروه‌های مسلح [تروریستی] در حلب کرد و در موارد فراوانی موفق شد در سطوح فرماندهی موثر این گروه‌ها، چه در زمینه‌ی نظامی و چه در زمینه‌ی امنیتی و چه در زمینه‌ی رسانه‌ای نفوذ کند.

این نفوذها که در طول چندین سال به صورت متراکم (البته با درجات متفاوت) همچنان ادامه داشت، گنجی از اطلاعات و تصاویر و مختصات [اطلاعات طول و عرض جغرافیایی] در اختیار ارتش سوریه گذاشت. حتی از این بالاتر، گاهی نیروهای سوری از بحث‌هایی که داخل اتاق عملیات مسلحین صورت می‌گرفت هم به صورت جزئی و با تفصیلات اطلاع داشتند، از جمله، اطلاع یافتن ارتش سوریه از جزئیات طرح نظامی موسوم به «حماسه‌ی بزرگ حلب» [که برای شکستن محاصره شرق حلب صورت گرفت] که همین اطلاعات جزئی به ارتش کمک کرد این طرح را به شست کشانده و از طریق طراحی نقشه‌ای در مقابل آن، طرح مسلحین را بی‌اثر کرده و حتی آن را تبدیل به کمینی ضد خودشان کند.

از جمله بندهای آن طرح این بود که مسلحین انتظار داشتند ارتش سوریه بخشی از نیروهایش را از بخش‌های شرقی حلب عقب کشیده و به بخشی غربی حلب ببرد (جایی که [طبق همان نقشه]، فشار نظامی سنگینی از محور ضاحیه الاسد به ارتش وارد می‌آمد). گروه‌های مسلح داخل حلب شرقی منتظر اقدام ارتش به این جابه‌جایی بودند تا طرح حمله‌ای که روی آن توافق کرده بودند را از داخل محلات شرقی شروع کرده و ارتش را از دو طرف بین دو لبه‌ی انبر بگذارند. ولی ارتش با اطلاع یافتن از جزئیات طرح گروه‌های مسلح، نقشه‌ی آنها را بی‌اثر کرد.
 
جزئیاتی از دلایل شکست ناگهان ترویست‌ها در حلب/ وقتی فرمانده تروریست ها در حلب چند ساعت پس از اعلام حکمش ترور می شود 

به رغم اینکه منبعی که با السفیر صحبت می‌کرد، معتقد بود هنوز برای ذکر جزئیات عملیات اطلاعاتی-امنیتی‌ مورد اشاره؛ زود است (چون عملیات در آن زمان هنوز ادامه داشت و افشای این اطلاعات می‌توانست اثر منفی بر آن بگذارد) اما در عین حال تاکید کرد: «تلاش‌های اطلاعاتی امنیتی نقش بزرگی در موفقیت عملیات ارتش و تسهیل آن به این صورت غافلگیرکننده داشت.»

و سپس به صورت خاص اشاره کرد: «فعال کردن نقش جاسوس‌ها و نیروهای اطلاعاتی در روزهایِ پیش از آغاز عملیات ارتش؛ موجب این فروپاشی‌ها در صفوف گروه‌های مسلح شد. دلیل این فروپاشی، این بود که گروه‌ها از همان ضربات اول هوایی و توپخانه‌ای دریافتند که وضعشان و محلشان [برای ارتش سوریه] کاملا آشکار است» و کسی که آنها را با این دقت مورد هدف قرار می‌دهد «فقط به این دلیل می‌تواند چنین کاری کند که اطلاعات کافی از تمامی سنگرها و خطوط دفاعی آنها و مختصات مهم‌ترین مراکز و پایگاه‌ها و انبارهای سلاحشان در اختیار دارد.»

احساس «آشکار بودن» گروه‌های مسلح، باعث هرج و مرج و سرخوردگی‌ای در صفوف آنها شده و همین امر موج سنگینی از اتهامات متقابل در بین این گروه‌ها؛ -مبنی بر دادن اطلاعات به ارتش سوریه و خیانت‌کار دانستن یکدیگر- به راه انداخت. این اتفاق، هسته‌های بی‌اعتمادی این گروه‌ها به یکدیگر را ایجاد کرده و در نهایت منجر به این شد که هر یک از آنها به شکل مستقل از دیگر گروه‌ها اقدام به فعالیت کنند.
 
برخی از فرماندهان هم پوشش دادن و حمایت از جبهه‌ی دیگر گروه‌ها را رد کردند چون می‌ترسیدند ماجرا، کمین باشد. این یعنی آنکه گروه‌ها از هم پاشیده بودند. دیگر در یک جبهه‌ی واحد عمل نمی‌کردند؛ در نتیجه‌ی چنین وضعی بود که آن فروپاشی و سقوط ایجاد شد و خیلی‌ها را حیرت‌زده کرد.
 
 جزئیاتی از دلایل شکست ناگهان ترویست‌ها در حلب/ وقتی فرمانده تروریست ها در حلب چند ساعت پس از اعلام حکمش ترور می شود

نورالدین زنگی: اذعان به نفوذ و تلاش برای دستگیری نیروهای نفوذی

به همین جهت هیچ عجیب نیست که می‌بینیم یکی از فرماندهان ارشد حرکت «نورالدین زنگی»، یعنی ابوبشیرة معارة که منصب فرمانده کل نظامی «جیش حلب» را هم به عهده دارد، به زبان آمده و در حساب توییترش رسما از خیانت[های موجود] حرف بزند و بنویسد: «اگر خیانتکاران داخل نبودند، دشمن خارجی [یعنی ارتش سوریه] نسبت به ما جری نمی‌شد.»

البته مسئله در حد اتهام‌زنی شفاهی باقی نماند. بلکه حرکت نورالدین زنگی اقدام به برخی جستجوها و تحقیقات کرد که طی آن موفق شد چند روز پیش از فتح کامل منطقه‌ی شرقی حلب، برخی شبکه‌های مرتبط با ارتش سوریه را کشف کرده و تلاش برای دستگیری اعضای آن را کلید بزند.

طبق اطلاعاتی که السفیر به دست آورده، اکثر اعضای این شبکه‌ها (از جمله افراد [نفوذی] که به عنوان نیروهای رسانه‌ای در برخی از گروه‌های مسلح کار می‌کردند) موفق به فرار شده و توانستند خود را با امنیت به مناطق تحت سیطره‌ی ارتش برسانند و مابقی افراد باقی مانده نیز تلاش داشتند، فرار کنند.
 
البته تعدادی از این نیروها نیز به چنگ دستگاه امنیتی حرکت نورالدین زنگی افتادند و بازجویی از آنان برای کشف مابقی شبکه‌ها آغاز شد. البته کشف این شبکه‌ها با بازجویی تقریبا میسر نبود چون این شبکه‌ها به صورت خوشه‌ای سازماندهی شده بودند، به نحوی که هر کدام از این شبکه‌ها هیچ اطلاعاتی درباره‌ی شبکه‌ی دیگر در اختیار نداشتند. جزئیاتی از دلایل شکست ناگهان ترویست‌ها در حلب/ وقتی فرمانده تروریست ها در حلب چند ساعت پس از اعلام حکمش ترور می شود

زخمی شدن فرمانده «ارتش حلب» و اثبات نفوذ اطلاعاتی

جریان زخمی شدن ابوعبدالرحمن النور، تنها چند ساعت بعد از تعیین شدنش به عنوان فرمانده کل «جیش حلب» تنها یکی از دلایلی متعددی بود که عمق نفوذ دستگاه اطلاعاتی سوریه در ساختار گروه‌های مسلح [تروریستی] را ثابت می‌کرد.

اما دقیقا همین حادثه، نشانگر مسائل دیگری هم بود که همگی به بی‌اعتمادی مطلق بین گروه‌های مسلح [تروریستی] کمک کرد و همین، دست آخر منجر به تقسیم آنها به دو بخش مجزا شد.

طبق اطلاعاتی که السفیر از یکی از منابع نزدیک به یکی از گروه‌های مسلح عضو «ارتش آزاد» در محلات شرقی به دست آورده، زخمی شدن ابوعبدالرحمن النور میخ آخر تابوت «جیش حلب» بود، آن هم در حالیکه هنوز به صورت کامل تشکیل هم نشده بود. چون تقریبا یقین وجود دارد که تلاش برای ترور فرمانده جیش حلب تنها چند ساعت پس از اعلان تشکیل آن، یا نتیجه‌ی درز کردن مکان حضورش به ارتش سوریه بوده یا آنکه از طرف کسانی هدف قرار گرفته که گمان می‌رفته دوست هستند و این چیزی بود که برخی از گروه‌های مسلح، تحقیق راجع به آن را شروع کرده بودند.

اما در هر حال نتیجه در هر دو حالت یک چیز بود: بی اعتماد شدن گروه‌ها به یکدیگر. همین بی‌اعتمادی باعث شد که [تروریست‌ها حاضر در شرق حلب که همگی با هم، جیش حلب را تاسیس کرده بود] به دو بخش تقسیم شوند: بخش اول شامل الجبهة الشامیه (که ابوعبدالرحمن النور عضو آن بوده) و گروه [تروریستی] «فاستقم» و فیلق الشام می‌شد. و بخش دوم فتح الشام [جبهه النصره] و نورالدین زنگی و احرار الشام و «مجاهدوا اشداء» ( که همین چند وقت پیش از احرار الشام منشعب شد) و برخی گروه‌های دیگر را در بر می‌گرفت.

منبعی که خود در محلات شرق حلب حضور داشت و با السفیر گفتگو می‌کرد و به دلیل حساسیت این اطلاعات درخواست کرد تا نامش ذکر نشود؛ تاکید نمود که بخش دوم، ابوالعبد (فرمانده مجاهدو اشداء) را به عنوان جانشین ابوعبدالرحمن در رهبری کل گروه‌های مسلح حلب تعیین کردند ولی دسته‌ی اول زیر بار این مسئله نرفتند.
 
 جزئیاتی از دلایل شکست ناگهان ترویست‌ها در حلب/ وقتی فرمانده تروریست ها در حلب چند ساعت پس از اعلام حکمش ترور می شود

تایید نفوذ اطلاعاتی ارتش سوریه داخل گروه‌های تروریستی

معیوف ابوبحر (فرمانده نظامی بخش حلب در حرکت نورالدین زنگی) هم بسیاری از اطلاعات پیش‌گفته را تایید کرد. او [که در زمانی گفتگو می‌کرد که هنوز بخش‌هایی از حلب شرقی در دست تروریست‌ها بود] ضمن اشاره به این نکته که «پاکسازی این افراد در مراحل آخرش قرار دارد» تاکید کرد که «گروه‌های مسلح از زیر بار شوک بیرون آمده و بعد از فرار خائنین و دستگیری آن خائنینی که داخل مناطق ما باقی مانده بودند، دارند اوضاعشان را از نو مرتب می‌کنند.»

ناگفته هایی درباره وضعیت صدام هنگام دستگیری

مأمور سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) که در زمان دستگیری صدام دیکتاتور سابق عراق در سال 2003 از او بازجویی کرده بود، ناگفته هایی درباره وضعیت صدام هنگام دستگیریگفت که در این بازجویی متوجه شده که آمریکا خیلی چیزها را درباره صدام به‌اشتباه متوجه شده است. به گزارش دیلی میل، نیکسون، در کتابش با عنوان «گزارش به رئیس‌جمهور: بازجویی از صدام» آورده است که صدام در بازجویی‌های خود مدعی شده که هرگز در پی سلاح‌های شیمیایی نبوده است.

نیکسون در این بازجویی مأموریت داشته که صدام را پس از دستگیری شناسایی و هویت او را به‌عنوان صدام واقعی و نه بدل او تأیید کند. نیکسون، از روی خالکوبی بازوی راست صدام و مچ دست او و همچنین جای گلوله روی پای چپ او و آویزانی لب پایینی‌اش از یک سمت، صدام را شناسایی کرده است. صدام برخلاف ظاهر پیر و ریش انبوهش روزی چهار سیگار می‌کشید و گوشت قرمز می‌خورد تا بدنی آماده داشته باشد و نیکسون نیز تأیید می‌کند که «صدام به طرز شگفت‌انگیزی بدنی آماده داشت».

این تحلیلگر سیا می‌گوید: به دلیل نبود ارتباط میان ادعاهای آمریکا درباره صدام و یافته‌های من آمریکا خیلی چیزها را درباره دیکتاتور عراق اشتباه متوجه شده بود. اما من نتوانستم این حقیقت را به جورج دبلیو بوش، رئیس‌جمهور سابق آمریکا ثابت کنم. همچنین صدام به نیکسون گفته بود: «آمریکا شکست خواهد خورد و خواهید فهمید حکومت کردن بر عراق آسان نیست».

واکنش اندیشکده آمریکایی به حکم رهبری برای سردار ایرانی

واکنش اندیشکده آمریکایی به حکم رهبری برای سردار ایرانی

به گزارش افکارنیوز، اندیشکده «دفاع از دموکراسی» در گزارشی پیرامون انتصاب‌های جدید در بدنه نیروی مقاومت بسیج مستضعفین ایران از سوی «آیت‌الله خامنه‌ای» فرمانده کل قوای ایران نوشت: آیت‌الله خامنه‌ای چندی قبل در حکمی سردار سرلشگر «غلام‌حسین غیب پرور» از فرمانده‌هان سپاه پاسداران را به عنوان فرمانده نیروهای بسیج برگزید، انتصابی که حاوی پیامی دال بر میل به تقویت بسیج است و این‌که آیت الله خامنه‌ای مراقب تهدید‌های فرارو نیز می‌باشد.

این اندیشکده می‌نویسد: بسیج همچون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ستون مهم حکومت ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از سال 1979 میلادی به این سو است. بسیج برخلاف دیگر نیروهای منظم نظامی شکل گرفته از نیروهای تمام داوطلب است که تحت القائات سیاسی مذهبی قرار دارد و به شدت از خط عقیدتی روحانیون مطرح ایران پیروی می‌کند.

این اندیشکده در بخش دیگر به توانایی بسیج در مهار نیروهای مخالف نظام در سه دهه گذشته و درخواست رهبری ایران برای مقابله با «جنگ نرم» که این کشور غرب را  متهم به تلاش برای تغییر عرصه سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و البته ارزش‌های مذهبی ایران می‌نماید، اشاره کرد.

بر اساس این گزارش، نیروهای بسیج بارها پایبندی خود به بدنه روحانیون حاکم بر ایران و ارزش‌های انقلابی در داخل و خارج از کشور را نشان داده‌اند. این نیرو بارها در نبرد ایران –عراق (جنگ تحمیلی) در قالب گسترده ‌در جبهه‌ها حاضر شده و اینک با هدایت سپاه پاسداران در عراق و سوریه نیز حضور دارد و در داخل کشور نیز در  قالب ماموران حراست از معیارهای اخلاقی نقش فعالی دارد.

اندیشکده دفاع از دموکراسی در حالی‌که البته سعی نموده نیروهای بسیج را متهم به سرکوب شهروندان ایران نماید، نوشت: در زمان فرماندهی سردار «محمدرضا نقدی» رییس سابق بسیج این سازمان سعی کرد خود را فعال در عرصه‌های اجتماعی، فرهنگی و انتقال ارزش‌های انقلابی به نسل‌های بعدی نشان دهد و در عین حال روابط نظامی خود با سپاه را نیز حفظ کند.

در بخش دیگر این گزارش، با اشاره به انتصاب سردار غیب پرور آمده است: انتصاب سردار سرلشگر غیب ‌پرور به عنوان فرمانده نیروهای مقاومت بسیج نشانگر اعتمادی است که نخبگان نظام به وی دارند. او از حاضران جنگ ایران – عراق و نیروهای کارآزموده‌ای است که بعدا نقش‌های بزرگی در کار‌های آموزشی داشته و فرمانده نیروی سپاه در یکی از استان‌های ایران (شیراز) شد.

 سردار غیب پرور این اواخر جایگزین یکی از فرمانده‌هان ایرانی کشته شده (شهید) در نزدیکی حلب سوریه شد و فرمانده پایگاه مرکزی امام حسین(ع) گردید که در زمان فرماندهی وی، این مرکز برنامه‌های آموزشی و استقرار نیرو در سوریه را گسترش داد.

در انتهای این مطلب با اشاره به اینکه انتصاب آیت الله خامنه‌ای ادامه اسلاف این نیرو و تلاش برای گسترش فعالیت‌های اجتماعی، فرهنگی  و نظامی است، آمده است: در نامه رهبری ایران در انتصاب غیب پرور بر ادامه فعالیت‌های اجتماعی، فرهنگی و نظامی چون اسلاف وی تاکید شده است. بسیج همچنان فعالیت به عنوان خاکریز و سد نظام برابر هرگونه اعتراض چون جریان سال 2009(فتنه سبز) و.. در ایران را ادامه خواهد داد.

خشم رسانه های عربستان وقطر از کنفرانس" أهل السنة و الجماعة" پس ازبرائت از وهابیت وسلفی گری

طی بیانیه ی علماء "اهل السنة والجماعة" برای  اولین بار وبشکل رسمی بامشارکت  ۲۰۰ عالم وداعی دینی .. با  حمایت مفتی الأزهر،. از وهابیت اعلام بیزاری کردند

Image result for ‫

 

کنفرانس"  أهل السنة والجماعة"  که درشهر  گروزنی  پایتخت جمهوری چچن  بمدت سه روز از ۲۵  تا ۲۷ آگوست ۲۰۱۶، با حضور بیش از ۲۰۰ عالم ومفتی از  مناطق مختلف  جهان اسلام، کشورهای عربی  ، اسلامی وغربی ،منعقد گردید،   خواستار  توقف  بجث و جدل و مشغول شدن به امور وقضایای کوچک ، که عملاً موجب تفویت  فرصت گروههای تروریستی در بهره برداری از آن  برای کشتار و ویرانی بوده، گردیده است
این کنفرانس ( أهل السنة والجماعة)  با تاکید بر مذاهب «الأشاعرة والماتریدیة در اعتقاد، واهل مذاهب چهارگانه درفقه،اهل التصوف  علمی  وأخلاقًی وتزکیه » براین مذاهب تائید دوباره داشت ،و  گروههای سلفی  و وهابیت  را  از  "دائرة اهل السنة والجماعة"  خارج دانست ، در این کنفرانس با ایجاد تعریف برای هریک از مذاهب رسمی مذکور  در حلقه ی »أهل السنة والجماعة»پس از رسیدن به نتایجی  با صدور بیانیه و توصیه های به کار خود پایان داد: که در این بیانه بر محوریت قران تاکید شده و وبا رد  انحراف خطرناکی که بوسیله ی افراطی ها  با توجه به نوع ربودن برداشت های انحصاری از قلب این دین حسب دلخواه خود و بیرون دیدن دیگر مذاهب رسمی وشرعی  از دایره ی دین اسلام را عبور از جریان شرعی "أهل السنة والجماعة"دانست بدین ترتیب مرزبندها با گروههای تکفیری مشخص گردید.

جنگ روانی آمریکا در حمله به حلب



آمریکا تلاش دارد از این عکس جنگ روانی گسترده ای علیه آزاد سازی حلب ایجاد نموده و حملات روسها را علیه شهروندان جلوه دهد در حالیکه این فجایع محصول بمبارانها و کشتارهای وحشیانه داعش است.

مزدوران داخلی آمریکا نیز فرصت را مغتنم شمرده و این جنایت را محصول حملات از پایگاه همدان جا میزنند
نکته جالب این ماجرا داستان پوشالی استقلال رسانه ای در  غرب است.

همانگونه که میبینید همچون ماجرای یازده سپتامبر بصورت یکدست گوش بفرمان سردمداران صهیونیسم رسانه ای هستند.

هشتمین ارتش قدرتمند جهان، چهارمین دشمن واشینگتن

به گزارش گروه بین‌الملل باشگاه خبرنگاران جوان؛ وبسایت «میلیتاری امبدید» در مطلبی با توصیف ایران به عنوان چهارمین دشمن آمریکا پس از روسیه، چین و کره شمالی نوشت: ایران کشوری با جمعیتی بین 75 تا 80 میلیون نفر است که بیش از نیمی از آن را جوانان زیر 35 سال تشکیل می‌دهند. این کشور با وسعتی اندکی کمتر از آلاسکا، با 395 هزار میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی، پس از عربستان، مقام دوم را در خاورمیانه در اختیار دارد. 


ارتش این کشور بیش از 525 هزار نیروی نظامی فعال دارد که از این تعداد، حدود 350 هزار نفر را پرسنل کادر و 220 هزار نفر را سربازان کمتر آموزش دیده تشکیل می‌دهند. حدود 1.8 میلیون ایرانی نیز جزو نیروی احتیاط هستند. نیروی دریایی ایران دارای 18 هزار ملوان است و نیروی هوایی حدود 37 هزار پرسنل دارد. مابقی نیروهای نظامی این کشور را مرزبانان یا گروه‌های نظامی نخبه‌ای مانند سپاه ویژه قدس (با 15 هزار نیروی زبده) تشکیل می‌دهند.
 
ادامه مطلب ...

رهبرانقلاب کدام منطقه را برای برگزاری رزمایش آمریکایی‌ها مشخص کردند؟

به بهانه اشاره رهبر انقلاب به خلیج خوک‌ها؛
خلیج خوک‌ها ناحیه ای در مرز کوبا و آمریکا است که بیش از 50 سال پیش (1961) جوخه‌ای نظامی متشکل از 1500 سرباز تعلیم دیده متعلق به سازمان جاسوسی آمریکا به آن حمله کردند که این حمله مقدمه عملیاتی کاملاً محرمانه برای سرنگونی حکومت تازه تاسیس فیدل کاسترو بود.

 صبح امروز رهبر معظم انقلاب در دیدار با فرهنگیان سراسر کشور با اشاره به دخالت آمریکایی ها در منطقه غرب آسیا و برگزاری مانورهای نظامی و رزمایش های دریایی با انتقاد صریح از حضور و دخالت نیروهای خارجی در منطقه و همچنین اظهارات مقامات نظامی آنها در رابطه با رزمایش های ایران در منطقه خلیج فارس فرمودند:

" می‌گویند ایران در خلیج فارس رزمایش نداشته باشد؛ چه غلط ها!. از آن طرف دنیا می‌آید رزمایش برگزار می‌کند؛ خب بروید همان خلیج خوک‌ها، اینجا چه می‌کنید!؟ خلیج فارس خانه‌ی ما است. جای حضور ملت ایران است"

بلاشک انتخاب این جمله هوشمندانه از سوی رهبرحکیم انقلاب در میان رسانه های جهان و همچنین مجامع نخبگانی بازخوردهای فراوانی خواهد داشت. بدین منظور گزیده ای از اتفاقات پیرامون خلیج خوک ها برای درک عمیق تر از هشدار رهبری معظم انقلاب ارائه می‌کنیم.

خلیج خوک‌ها کجاست؟ + عکس و فیلم///////آقای غلامی


خلیج خوک‌ها ناحیه ای در مرز کوبا و آمریکا است که بیش از 50 سال پیش(1961) جوخه ای نظامی متشکل از 1500 سرباز تعلیم دیده متعلق به سازمان جاسوسی آمریکا، سیا، به آن حمله کردند که این حمله مقدمه عملیاتی کاملاً محرمانه برای سرنگونی حکومت تازه تاسیس فیدل کاسترو بود که «آیزنهاور» به عنوان پایه گذار اصلی این ماموریت و «جان اف کندی» به عنوان ادامه دهنده آن ادعا می کردند که این عملیات با هدف جلوگیری از گسترش کمونیسم در جهان انجام شده است. با این حال کارها همانطور که برنامه ریزی شده بود پیش نرفت.
(خبرآنلاین)

خلیج خوک‌ها کجاست؟ + عکس و فیلم///////آقای غلامی

فیدل کاسترو که در سال ۱۹۵۹ توانست باتیستا را از قدرت برکنار کند، انقلابی جوانی بود که بشدت تحت تاثیر افکار چپ بود و حامی خود را کشور شوروی انتخاب کرده بود. کاسترو، هنوز پایه‌های قدرت خود را در کوبا نگسترانده بود که با این کودتا مواجه شد. از قضا این کودتای ناموفق برای فیدل کاسترو و انقلاب تازه تاسیس او، محاسنی نیز در برداشت. 
 
خلیج خوک‌ها کجاست؟ + عکس و فیلم///////آقای غلامی

اگر چه تعداد کشته شدگان کوبایی در این عملیات بیشتر از نیروهای امریکایی بود (۱۶۱ به ۱۰۷) اما کاسترو توانست ۱۱۸۹ نفر از نیروهای مهاجم را به اسارت گیرد. بعد‌ها کاسترو برای مبادله اسرا با امریکاییان ۲۵ میلیون دلار پول به همراه آذوقه و دارو از امریکا دریافت کرد. همچنین این کودتای بی‌فرجام، جان اف کندی- رئیس جمهور وقت امریکا- را زیر باران نقد و انتقاد قرار داد.

نیروهای سیا در اوج دوران جنگ سرد، از کشیده شدن پای کمونیسم به امریکای لاتین- حیاط خلوت آمریکا- نگران بودند و در پی آن بودند تا با توسل به هر اقدامی این انقلاب تازه تاسیس را نابود کنند. سازمان جاسوسی امریکا با چنین پیش فرضی، اقدام به جمع آوری اطلاعات از کوبا کرد. نیروهای سیا اطلاعات نادرست و غالبا اشتباهی از جریان انقلاب در این کشور مخابره کردند و از کندی خواستند تا دستور حمله را صادر کند. (فردا)
 
«جیم روزنبرگ» نویسنده کتابی درباره این موضوع به ترس و هراسی اشاره می کند که رسانه ها در دهه های 50 و 60 میلادی از کمونیسم و شوروی در فضای عمومی القاء کرده بودند تا عملیات‌های مربوط به سرنگونی دولت های ضد آمریکایی را با استفاده از آن پیش ببرند.

نویسنده در این کتاب با عنوان «فاجعه درخشان» قبل از هرچیز ذهن مخاطب خود را به جنگ ویتنام معطوف می کند و حادثه خلیج کوبا را به آن تشبیه می کند که مسائل زیادی برای اذهان عمومی در آمریکا روشن کرد. حادثه خلیج کوبا در اصل ماموریتی بود که بذر آن در دوران ریاست جمهوری آیزنهاور کاشته شد و تمام استدلال عملیات نظامی هم ترس شخصی رئیس جمهور وقت آمریکا از قدرت گرفتن اتحادیه جماهیر شوروی و طرفدارانش در جهان بود که فیدل کاسترو از نزدیکترین آنها به آمریکا محسوب می‌شد.

آیزنهاور اصرار داشت این ماموریت محرمانه باقی بماند که بعد از او، کندی با وجودی که شک و ابهامات زیادی در این ماموریت می دید ولی مجبور شده بود مخالفتی با این نظر نداشته باشد. ماموریت در 15 آوریل سال 1961 با برخی حملات هوایی به مواضع دفاعی کوبا آغاز شد که بعد از آن قرار شد گروه نظامی متشکل از تبعیدی های کوبایی به همراه نظامیان آمریکایی به خلیج کوبا حمله کنند که مقدمه سرنگونی حکومت کاسترو فراهم شود ولی در شروع کار همه چیز عکس شده بود.

خلیج خوک‌ها کجاست؟ + عکس و فیلم///////آقای غلامی

کشتی هایی که قرار بود نیروها را در ساحل خلیج پیاده کند در منطقه ای پیش بینی نشده به گل نشسته و به خاطر مشکلات دیگری که در مراحل بعدی عملیات پیش آمده بود، کندی روز بعد یعنی 16 آوریل عملیات را لغو کرد تا نیروها روز بعد بتوانند با تجدید قوا به مواضع کوبا حمله کنند ولی به طور مرموزی کل ماموریت لغو شد به طوری که خود نیروهای نظامی نیز از این موضوع تعجب کرده بودند.

 

ضمن اینکه در هیچ سند تاریخی معلوم نشد که چرا این ماموریت از سوی مقامات آمریکایی لغو شد ولی درس هایی که می توان از این حادثه گرفت را باید در لیبی و عراق و افغانستان به مقامات آمریکایی گوشزد کرد. روزنبرگ در کتاب خود درس های دیگری به مقامات آمریکایی یادآوری کرده است و می نویسد: «به نظر می رسد اگر در آن زمان آمریکا موفق می شد کوبا را به اشغال خود درآورد هیچ چیزی به دست نمی آورد چرا که در زمان حال نتایج اشغال عراق و افغانستان چنین چیزی را نشان می دهند.»(خبرآنلاین)

خلیج خوک‌ها کجاست؟ + عکس و فیلم///////آقای غلامی