زمانی که صدام شهرهای ایران را موشک باران و بمباران می کرد،
تیمسار آبشناسان نامهای به صدام نوشت که خیلی خواندنی است و یکی از
افتخارات ارتش جمهوری اسلای ایران است...
«اگر جناب
صدام حسین ژنرال است و فنون نظامی را خوب میداند و نظریهپرداز جنگی است،
پس به راحتی میتواند در دشت عباس با من و دوستان جنگ آورم ملاقات کند و با
هر شیوهای که میپسندد، بجنگد؛ نه اینکه با بمب افکنهای اهدایی شوروی،
محلههای مسکونی و بیدفاع را بمباران کند و مردم را به خاک و خون بکشد».
در جواب نامه، صدام، ژنرال قادر عبدالحمید را با گروه ویژهاش به دشت عباس فرستاد تا به تیمسار آبشناسان یک جنگ تخصصی را نشان بدهد.
سالها قبل در اسکاتلند، تیمسار آبشناسان، ژنرال عبدالحمید و گروهش را در
مسابقه کوهنوردی ارتشهای منتخب جهان دیده بود. آنجا گروه او اول شد و
عراقیها هفتم شدند. حالا در میدان جنگ حقیقی دوباره مقابل ژنرال قادر
عبدالحمید قرار گرفت و بعد از یک درگیری طولانی، لشکرش را شکست داد و خود
او را اسیر کرد.
زنده باد یاد دلیر مردان سرزمینم ..
طرف صحبتم شما خواهر
محجبه ای هستی که پای اعتقاداتت وایسادی و به همه ثابت کردی نیاز به نگاه نامحرم ها نداری .
خواهرم طرف صحبتم تویی
تویی که بیگانه ها از این چادرت میترسن . ببین این چادرت چیکار میکنه که دارن خودشونو به اب و آتیش میزنن بزاریش کنار .
ببین چطور داری با این یک تیکه پارچه تو دهنشون میزنی .
میدونی هدفشون چیه؟؟
همون یک تیکه پارچه !!
اونو بردارن تموم میشه .
نیاز به جنگ سخت نیست با برداشتن حجابمون خودمون دو دستی کشورمونو
تقدیمشون میکنیم و میگیم آقا بفرما ما نمیخوایم این نظام و انقلابو ...
و اون ها بدون هیچ دردسری
به هدفشون میرسن ...
خوب میدانید که آموزش یک نیروی نظامی و خبره گشتن او در امور جنگی، یک برنامه بلند مدت میطلبد که البته تضمین شده هم نیست. به این معنا که فراگرفتن آموزشهای گوناگون یک نیروی نظامی و طی کردن مراحل گوناگون نظامی، تنها در سطح تئوری تأیید کننده آن نیرو است. (تمرینات عملی هم در صلح، به نوعی تئوری محسوب میشود).
مشخص نیست در صحنه جنگ واقعی و در میدان نبرد با یک دشمن کینه جو و در میدان کشت و کشتار، عملکرد آن نیرو چگونه باشد، همانگونه که این مورد را برای نیروهای نظامی کشورهایی چون آمریکا (در جنگ عراق و افغانستان) و رژیم پست صهیونیستی (در جنگ 33 روزه مقابل حزب الله) میبینیم. نیروهایی که ادعای توانمندی شان گوش فلک را کر کرده اما در میدان نبرد، خبری از زبدگی نظامی نیست و حتی خودکشی میکنند.
اما... جنگ 8 ساله ایران و رژیم بعث صدام، آزمون بود و معلم؛ آزمونی برای غیرت ایرانی و معلمی برای پرورش اعجوبههای نظامی و البته میدانی بود برای تبلور استعدادهای مردان جنگی این سرزمین.
عملیاتهای گوناگون در جنگ تحمیلی، تجربهای گرانقدر برای امرا و سرداران نظامی ما فراهم کرد؛ اکنون فرماندهانی که آن تجربه گرانقدر را پشت سر گذاشتهاند، مردان جنگی این سرزمینند که فی الواقع بهتر از صدهزار نیروی نظامیاند. هر کدام به تنهایی توانایی مدیریت یک جنگ تمام عیار در سطح ملی را دارند.
از دست دادن این مردان جنگی، ضایعهای بزرگ برای این آب و خاک است؛ ضایعهای که هیچ چیز جای آن را پر نمیکند؛ همانطور که فرموده اند با فوت یک عالم دینی، صدمهای به اسلام میرسد که هیچ چیز جای آن را نمیگیرد، با شهادت این سرداران بزرگ هم ، صدمهای به این کشور اسلامی وارد میشود.
عقیده شهادت طلبی نیروهای اسلام و توکل به خداوند، رمز موفقیت است، اما این جنگاوران در میدان شهادت طلبی، تقوا و توکل هم امیر و سردارند. اگر مبالغه نشود، هر کدام مالک اشتری هستند برای ولی خود؛ در لشکر ولایت، هر چندهیچکس جای مالک اشتر را نمیگیرد.
اما نظر ما ,علی رغم روشن شدن ابعاد خیانت سران فتنه برای همگان، متأسفانه این اشخاص حاضر به بازگشت از راه خطای خود نیستند. با اینکه در جمع محافل خصوصی خود بر عدم تقلب در انتخابات سال 88 اذعان کردهاند، لکن حاضر نیستند این موضوع را در رسانههای خود بیان کنند.
امروزه بعد از گذشت 5 سال از آن فتنه آشکار، زمزمههایی از رسانههای زنجیرهای سران فتنه جهت کمرنگ کردن جنایت و خیانت آشکار فتنهگران شنیده میشود. تا حدی این فتنه بزرگ را در حد یک اشتباه غیر عمدی پایین بیاورند؛ تا اینکه با تسامح مسئولین نظام فتنه گران بدون کوچکترین عذرخواهی از حصر خارج شوند و دوباره تحت عناوینی وارد جریان قدرت شوند.
حال فرض کنید نظام جمهوری اسلامی خیانت سران
فتنه را نادیده بگیرد و این آقایان رفع حصر شوند، بدون اینکه کمترین معذرت
خواهی از انقلاب و نظام جمهوری اسلامی بکنند. چه خواهد شد؟
آیا نمیرسد روزی که در رسانههایشان جار بزنند که اگر ما خطا کار بودیم پس چرا آزاد شدیم؟
آیا شبهه پراکنی نخواهند کرد که تحت فشار ما برای اینکه دستهایشان رو نشود ما را رفع حصر کردند؟
آیا نمیرسد زمانی که طلبکارتر از قبل بشوند و این بار نه تنها اینکه طلب
رأیهای دروغین خود را بکنند بلکه پا را فراتر از این بگذارند و نظام مقدس
جمهوری اسلامی را متهم به ظلم در حق فتنهگران بابت حصر به زعم خودشان
غیرقانونی بکنند.
نه هرگز! دشمن و پس از آن فتنهگران ساده دل بدانند این کلاه گشاد بر سر مردم ایران و پدران و مادران شهدا نخواهد رفت. دشمن بداند این تو بمیری از آن تو بمیریها نیست! ما دوباره نخواهیم گذاشت خیال خام عقول کور برخیها را تسخیر کند. ما محکم پای نظاممان ایستادهایم.
نه تنها خواسته ما محاکمه سران فتنه است بلکه از مسئولان میخواهیم این کار را در زمان مناسبی انجام دهند که دشمنان اسلام از فتنه انگیزی دوباره ناامید شوند
رزمایش گسترده و مشترک محمد رسول الله(ص) ارتش جمهوری اسلامی ایران ظهر روز چهارشنبه با حضور رئیسجمهور و فرماندهان عالیرتبه نظامی و فرماندهان رزمایش با برگزاری رژه دریایی در دریای عمان پس از 6 روز اجرای طرحهای عملیاتی و تاکتیکهای رزمی و دفاعی نیروهای زمینی، هوایی، دریایی و قرارگاه پدافند هوایی خاتمالانبیاء(ص) با دستیابی به کلیه اهداف مورد نظر و با موفقیت پایان یافت.
نیروی دریایی ارتش با بهکارگیری بیش از ۱۰۰ فروند شناور سطحی، هجومی، راکتانداز تندرو، شناورهای زیرسطحی، انواع یکانهای پروازی و هواناو و تعداد زیادی از شناورهای بومی در قالب نیروهای مردمی بهمنظور نمایش قدرت دریایی با یک آرایش تاکتیکی منظم و با انجام رژه با شکوه دریایی آمادگی رزمی و اقتدار دریایی خود را امروز به نمایش گذاشت.
شناورهای نیروی دریایی با طی هزاران مایل از مناطق مختلف و گستره دریای عمان و شمال اقیانوس هند با برنامه ریزی دقیق و هدایت فرماندهان جوان در این رژه با شکوه شرکت کردند.
رزمایش گسترده و مشترک محمد رسول الله(ص) پس از یک هفته تلاش خستگی ناپذیر و هماهنگ نیروهای دریایی، زمینی، هوایی و پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با تحقق اهداف مورد نظر و حصول نتایج ارزشمند و دستاوردهای مهمی که برای ارتش و نیروهای مسلح کشورمان به همراه داشت به کار خود پایان داد.
هماهنگی و وحدت فرماندهی، تمرینات تاکتیکی و عملیاتی پیچیده مشترک، حساس و گسترده، تبادل تجارب بین افسران جوان و باتجربه و انتقال تجربههای ارزشمند کسب شده از دوران دفاع مقدس به آنها، استفاده از دستآوردهای بومی و داخلی صنایع دفاعی کشور و ارزیابی توان عملیاتی آنها، ارزیابی عملکرد نیروهای شرکتکننده در رزمایش توسط کارشناسان و داوران عالیرتبه نظامی، تقویت ایمان و روحیه جهادی، خوباوری، ایثار و شهادتطلبی در بین نیروهای شرکتکننده در رزمایش، تقویت آمادگیهای رزمی یکانهای ارتش در شرایط بحرانی و نبردهای نامتقارن و اعلام پیام صلح و دوستی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به کشورهای منطقه در جهت ثبات، پایداری و امنیت منطقهای؛ از جمله نتایج و دستآوردهای مهم رزمایش بزرگ و مشترک محمد رسوالله(ص) ارتش بود.
گزارش تصویری در ادامه مطلب
امیر سرلشکر محمد سلیمی مشاور نظامی فرمانده معظم کل قوا در مراسم گرامیداشت سالروز شهادت سرلشکر ولیالله فلاحی که در محل دافوس ارتش برگزار شد، اظهار داشت: وقتی حریف از شما تعریف کند قدرت شما مشخص میشود. الان میبینیم آقایان کسینجر و برژینسکی خطاب به دولتمردان آمریکا میگویند: برای چه اعلام میکنید که ایران بمب اتم میخواهد؟ چرا به چیزی که به ثمر نرسیده کلید کردهاید؟ بروید به دنبال دلایل اثرگذاری این رژیم در منطقه و اینکه چطور حاکمیت آمریکا در منطقه را زیر سؤال میبرند و ابرقدرتی آمریکا را به چالش میکشد. آنها از حالا صاحب بمب اتم هستند چون خودتان معتقدید جمهوری اسلامی ایران در منطقه اثرگذار است.
سلیمی تاکید کرد: این حرفهای کسینجر مفت به دست نیامده است ما امثال فلاحیها را دادهایم که حالا دشمن این طور از ما تعریف میکند.
وی با اشاره به شخصیت شهید فلاحی گفت: فلاحی نوع حرکتش هدفمند و آوازه علم و مدیریتش زبانزد بود. او فردی حقپذیر و صاحب علم بود.
مشاور نظامی فرمانده معظم کل قوا در ادامه سخنانش با اشاره به خاطرهای از اوایل انقلاب اظهار داشت: ابتدای انقلاب و زمان نخست وزیری بازرگان هیأت دولت به همراه 2 نفر از شورای انقلاب برای بازدید از ستاد مشترک ارتش آمدند و فرماندهان یکی یکی گزارش جنگ را میدادند. یک روحانی هم در میان آنها بود که من تا حالا ایشان را ندیده بودم و ایشان مقام معظم رهبری بودند. من تا آن موقع روحانی که ساعت مچی دستش باشد ندیده بودم اما ایشان یک ساعت مچی در دستش داشتند و سخنان فرماندهان را در یک دفترچه یادداشت میکردند. به یاد دارم زمانی که تیمسار فلاحی سخن میگفت ایشان خیلی بیشتر یادداشت میکردند.
سلیمی ادامه داد: در آن زمان هر روز 200-300 دختر و پسر قرتی به خیابان مقابل ستاد ارتش میآمدند و شعار میدادند «این ارتش طاغوتی منحل گردد ارتش توحیدی ایجاد باید گردد» و ما هم در آن زمان با لباس شخصی رفت و آمد میکردیم. البته مسلم بود که این افراد مارکسیستها و کمونیستها هستند و منتظرند تا یک رژیم سرنگون شود و امکانات آن را در اختیار بگیرند و ابتدا باید ارتش را از بین ببرند.
وی خاطرنشان کرد: بالاخره از طرف شورای انقلاب مقام معظم رهبری به عنوان نماینده امام در وزارت دفاع و ارتش مسئول شدند و بنده به عنوان رئیس دفتر ایشان مشغول خدمت شدم. یک روز به ایشان گفتم چه چیزی بود که آن روز مینوشتید؟ آیا شما با ارتش خوب نیستید و میخواهید ارتش منحل شود؟ ایشان گفتند: این حرفها چیست؟ گفتم: مگر جمعیت معترض به ارتش را نمیبینید که هر روز شعار میدهند؟ ایشان فرمودند: من با ارتش خوب نباشم؟ سپس گوشه قبایشان را گرفتند و گفتند: اگر این لباس بر تنم نبود حتما در لباس (ارتش) بودم. ارتش یک خار ستبر برندهای است در کنار گل جمهوری اسلامی ایران که به هیچ متجاوزی اجازه دسترسی به آن را نمیدهد.
سلیمی ادامه داد: آقا نسبت به فلاحی نیز گفتند: دیدم این فرد بلانسبت نظامیان دیگر است و تاکتیک و آموزش نظامی در خونش است.
وی افزود: پس از آن بنده رئیس ستاد جنگهای نامنظم شدم و شهید فلاحی جانشین ستاد مشترک بود که روزی به دفتر من آمد و گفت بلندشو تا به جبهه برویم و بازدیدی کنیم که به طرف سوسنگرد و منطقه جلالیه رفتیم و به تیمسار فلاحی گفتم که قرارگاه تیپ دو لشگر 92 به فرماندهی امرالله شهبازی زیر پل قرار دارد. در آن زمان آتش رد و بدل میشد و فلاحی از پل بالا رفت و یک متر به آسفالت مانده روی خاکها نشست و هرچند لحظه سر بالا میآورد و دشمن را نگاه میکرد.
سلیمی گفت: شهبازی که نگران بود مبادا تیرهای دشمن به فلاحی اصابت کند چندین بار به او اعلام کرد تا پایین برود و برای آخرین بار شهبازی فریاد زد: تیمسار سرتان را بلند نکنید و رفت و ما هم ناراحت شدیم که چرا با فلاحی اینطور سخن گفت. در این هنگام تیمسار فلاحی سرش پایین بود و ناراحت شده بود و لبهایش سریع به هم میخورد و یکباره به من گفت: «آقای سرهنگ سلیمی چقدر سخت است آدم در خانه خودش نتواند سر بیاورد بالا». این حرف فلاحی خیلی سخت بود و من پیش خود گفتم تیمسار بگذارید من یک پرس گریه کنم و بعد بیایم ولی خود را جمع کردم و به او گفتم: نخیر تیمسار شما همیشه سربلند بودهای هنوز هم هستی. فلاحی مورد علاقه زیاد حضرت آقا بود.
سلیمی در پایان با بیان این باید همیشه به قدرت، دانش و آمادگی خود بیفزاییم اظهار داشت: حضرت آقا گفتهاند به مذاکرات شرق و غرب و دیپلماسی کار نداشته باشید شما سربازید و همیشه آماده باشید که فردا به جبهه بروید.
در پایان این مراسم از خانواده شهید سرلشکر فلاحی تقدیر به عمل آمد.
پیکر مطهر جانباز شهید ارتش جمهوری اسلامی پس از اهدای دو چشم خود به یک جوان 27 ساله در بهشتزهرا(س) آرام گرفت.
سرهنگ محمدحسین میرزاپور که تقریبا تمام دوران دفاع مقدس را درجبهههای
نبرد حق علیه باطل حضور فعال داشت و به درجه رفیع جانبازی نایل آمده بود
لباس شهادت به تن کرد. بنابراین گزارش، دو چشم شهید میرزاپور با رضایت
خانواده وی و وصیتی که برای اهدای اعضا کرده بود، به یک جوان 27 ساله پیوند
زده شد. همسر این جانباز شهید در گفتوگو با ایرنا گفت: شهید میرزاپور
سرهنگ تمام لشگر نیروی زمینی ارتش در ارومیه و از افسران ولایتمداری بود که
همواره با حضور در جبهههای نبرد حق علیه باطل به ندای ولیامر خود لبیک
گفت. مریم حسینپور پشتیبانیها و حمایتهای فرمانده و مسئولان نیروی زمینی
ارتش از جانبازان را مثال زدنی دانست و گفت من به نوبه خود از همه آنها
تشکر و سپاسگزاری میکنم. از شهید میرزاپور چهار پسر به یادگار مانده است
که مدافعان سر سخت نظام و ارتش اند.
ما حواسمان جمع است، دولت اسلامی که در آن «قدس» در اشغال اسرائیل باقی بماند و حرکتی برای آزادی آن صورت نگیرد، دولت آمریکایی است.
فلسطین، پاره تن اسلام است و دولت اسلامی ابوبکر البغدادی دغدغه آزادی «قدس» ندارد و صهیونیستها در جلسات اتاق فکر داعش در ترکیه شرکت میکنند؛ ما سرباز ولایت فقیهایم و تحلیل درست وحقیقت، نزد ماست؛ ابوبکر البغدادی فقط در یک حالت سر از قدس در خواهد آورد و آن زمانی است که اعلام شود نتانیاهو شیعه شده! آنگاه داعش، جهاد را از سوریه و عراق برای آزادی قبله اول مسلمین از اشغال روافض، به صحن مسجد الاقصی منتقل خواهد کرد!