بصائر

جدیدترین اخبار سیاسی ، نظامی و جملات عاشقانه عارفانه

بصائر

جدیدترین اخبار سیاسی ، نظامی و جملات عاشقانه عارفانه

نقد ونظر

پرواز جنگنده‌های روسی از همدان برای بمباران مواضع داعش گویا بیشتر از آنکه داعش را عصبانی کند؛ بعضی روشنفکرهای داخلی را عصبانی کرده است! گویی از شکست داعشی‌ها نگران‌اند!

قدرت نرم جمهوری اسلامی توانسته روس‌ها را متقاعد کند که برای دفاع از امنیت ملی خود وارد جنگ با داعش شوند آن هم در کنار جبهه‌ی مقاومت و این بر خلاف حضور قلدرمآبانه‌ی آمریکایی‌ها در کشورهای مختلف جهان با استفاده از قدرت سخت است.
نباید فراموش کرد که در طول چند سال اخیر آنچه سبب مهار داعش شده، جبهه مقاومت است و آنچه آمریکایی‌ها از ائتلاف جهانی علیه داعش می‌گویند نمایشی بیشتر نیست!
اگر غیر از این بود باید با داعش در داخل خاک کشورمان می جنگیدیم.


درسی که باید از حادثه ۲۸ مرداد گرفت

«حادثه‌ای در کشور ما در سال ۱۳۳۲ اتّفاق افتاد -حادثه‌ی بیست‌وهشتم مرداد- که یکی از حوادثی است که ملّت ایران را با تجربه‌ها آمیخته میکند، مانع از خطا و اشتباه دیدِ او میشود؛ در این حادثه یک تجربه‌ی بزرگ برای ملّت ایران به وجود آمد، این تجربه را هرگز نباید فراموش کرد؛ بله، از سال ۳۲ تا حالا شصت سال میگذرد.

اوّلاً در خلال این شصت سال این قبیل حوادث تکرار شده است، ثانیاً حادثه‌ی تاریخی وقتی حامل درس است، گذشت زمان تأثیری ندارد و باید از آن درس گرفت. حادثه از این قرار بود که دولت مصدّق که نفت را، منبع ثروت ملّی کشور را از چنگ انگلیسی‌ها و از دست انگلیسی‌ها با کمک افرادی که بودند -مرحوم آیت‌الله کاشانی و دیگران- توانست خارج کند، یک اشتباه تاریخی انجام داد و آن تکیه‌ی به آمریکا بود.


در مقابلِ دشمنی انگلیس‌ها، فکر کرد باید یک پشتیبانی در عرصه‌ی بین‌المللی داشته باشد، این پشتیبان آن روز از نظر او آمریکا بود؛ به آمریکایی‌ها اعتماد کرد؛ امید او به آمریکایی‌ها بود. از این خوش‌بینی و ساده‌اندیشی، آمریکایی‌ها استفاده کردند، [کودتای‌] بیست‌وهشتم مرداد را به راه انداختند. یک مأمور آمریکایی با نام و نشان مشخّص که کاملاً مضبوط [است] و ما می‌شناسیم، میدانیم -اسمش هم در تاریخ هست- بلند شد آمد اینجا؛ آمریکایی بود، رفت در سفارت انگلیس یا در سفارت یک کشور غربی یا شاید هم کانادا مستقر شد و پولی را که آورده بود تقسیم کرد، افرادی را با خودش همراه کرد؛ عناصر و عوامل داخلی خائن هم وجود داشتند؛ کودتای بیست‌وهشتم مرداد را راه انداخت و همه‌ی زحماتی را که ملّت ایران در ظرف دو سه سال -دوران ملّی شدن صنعت نفت- کشیده بودند، بر باد داد. مصدّق را هم گرفتند، بردند زندانی کردند و محمّدرضای پهلوی را که از ایران فرار کرده بود، برگرداندند، به سلطنت نشاندند؛ و ۲۵ سال از سال ۳۲ تا سال ۵۷ این ملّت، زیر یوغ حکومت تحمیلی و وابسته‌ی پهلوی به انواع خفّتها، انواع فشارها، انواع سختی‌ها مبتلا شد؛ آمریکایی‌ها [این کار را] کردند. مستشاران نظامی‌شان ارتش ما را تصرّف کردند، عوامل اقتصادی‌شان سیاستهای اقتصادی خود را پیش بردند؛ علاوه بر اینها -اینها کارهای ظاهری و مشهود بود- کارهای غیرمشهودی کردند که هنوز تحلیلگران ما متأسّفانه نرسیده‌اند که به حرکات غیرمشهودِ در جهت نابودی ثروتهای معنوی و انسانی ملّت ایران که از طرف آمریکایی‌ها در ایران در این ۲۵ سال انجام گرفت، رسیدگی کنند؛ هنوز نتوانسته‌اند.
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/31322/mosadegh1.jpg http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/31322/mosadegh2.jpg

اینها مسائلی است که جای تحقیق دارد و جای دنبال‌گیری دارد. ۲۵ سال اختناق، فشار بر ملّت ایران، ضایع کردن منابع انسانی این کشور، غارت منابع طبیعیِ این کشور، بدنام کردن ملّت ایران در میان ملّتهای مسلمان در منطقه، کارهایی بود که آمریکایی‌ها در این مدّت کردند. چقدر انسانها کشته شدند، چقدر انسانها زندان رفتند، چقدر انسانها شکنجه شدند، در داخل کشور چه سیاستهای خائنانه‌ای علیه ملّت ایران انجام گرفت که همه در سایه‌ی حضور آمریکایی‌ها و حضور دولت دست‌نشانده‌ی آمریکایی‌ها در ایران [بود] و به‌خاطر اعتمادی که آن روز، آن آقا از روی ساده‌اندیشی به آمریکا کرد.»

رجوی خانن به ملت ایران ,در دامن عفریت تکفیری ها به درک واصل شد

rajavi

«ترکی الفیصل» رئیس سابق دستگاه اطلاعات عربستان در اجتماع حامیان منافقین در پاریس ، از مرگ مسعود رجوی سرکرده این گروهک تروریستی خبر داد.

به گزارش العربیه، الفیصل خطاب به مریم رجوی از مسعود به عنوان «همسر مرحومتان» یاد کرد.

وی در این اجتماع  به اهداف شوم رژیم عربستان و همبستگی این رژیم با منافقین اعتراف کرد و گفت:من هم می‌خواهم که رژیم (ایران) سقوط کند.

نهال:پس " صورتی بخری ها !!!

نهال به حضرت آقا :کُلاتُ مامانت برات درست کرده؟آقا:آره ،نهال:میدی به من؟ آقا:این مال منه. یکی دیگه برات "میخرم!،نهال:پ س " صورتی بخری ها !!!»

افسران -  نهال به حضرت آقا :کُلاتُ مامانت برات درست کرده؟آقا:آره ،نهال:میدی به من؟ آقا:این مال منه. یکی دیگه برات


نوبت دیدار خصوصی خونواده شون نبوده اصلاً. خودش با همون شیطنت همیشگی جدا از مامان و دوتا برادرش، همراه بقیه بچه های شهدا رفته بود اون جلو.

عکس نوشت: نهال، دختر چهارساله شهید مدافع حرم، «مهدی قاضی خانی» دیدار جمعی از خانواده های شهدا با رهبر انقلاب (۹۵/۴/۵)

برادر شهید حسن باقری طراح نبردهای بزرگ رئیس ستاد کل نیروهای مسلح شد.

افسران - برادر شهید حسن باقری طراح نبردهای بزرگ رئیس ستاد کل نیروهای مسلح شد


متن حکم رهبر انقلاب برای انتصاب رییس جدید ستاد کل نیروهای مسلح


حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در حکمی سردار سرلشکر پاسدار محمدحسین باقری را به ریاست ستاد کل نیروهای مسلح منصوب کردند.
متن حکم فرمانده معظم کل قوا به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم
سردار سرلشکر پاسدار محمدحسین باقری
با توجه به انتقال سردار سرلشکر بسیجی دکتر سیّد حسن فیروزآبادی به جایگاه مشاورت عالی فرماندهی کلّ نیروهای مسلح، و نظر به خدمات شایسته و تجارب ارزنده جناب‌عالی در دوران دفاع مقدس و پس از آن به‌ویژه در مسئولیت‌های ستاد کل و قرارگاه خاتم‌الانبیاء(ص)، شما را به ریاست ستاد کل نیروهای مسلح منصوب می‌کنم.
با تمسک و امید به عنایات الهی، ارتقاء توانمندی‌ها و آمادگی‌های دفاعی امنیتی نیروهای مسلح و بسیج مردمی و امکان پاسخگویی به‌موقع و مؤثر به هر سطح و نوع از تهدیدات متوجّه به نظام جمهوری اسلامی ایران با عمل انقلابی مورد انتظار است.
از تلاشهای مخلصانه و مدبّرانه سردار سرلشکر بسیجی دکتر فیروزآبادی از ابتدا تا کنون در این مسئولیت مهم قدردانی و تشکر می‌کنم.
دوام توفیقات همگان را از خداوند متعال مسئلت می‌کنم.
سیّد علی خامنه‌ای

تاریخ تهاجم فرهنگی در ایران

تهاجم فرهنگی ، فرایند نظام مند و‎ ‎هدفدار تزریق ویروس های فکری ، اخلاقی و رفتاری از سوی جریان سلطه گر است که به‎ ‎منظور آلوده سازی ، ایجاد مسمومیت و منفعل سازی جامعه مورد نظر و در نهایت ایجاد،‎ ‎تداوم و گسترش سلطه فرهنگی در گروه یا جامعه هدف صورت می گیرد.‏

تهاجم فرهنگی حرکتی است مرموزانه،‎ ‎حساب شده،
با برنامه ریزی دقیق که با استفاده از شیوه ها و ابزار و امکانات متعدد‎ ‎و متنوع برای سست کردن باورها،
دگرگونی ارزشها ، انحراف اندیشه ها ،‌ تغییر و‎ ‎تبدیل آداب و سنن و نابودی اصول اخلاقی حاکم بر یک جامعه انجام می گیرد‎.‎

تهاجم فرهنگی عبارت است از هجوم یک‎ ‎مجموعه سیاسی یا اقتصادی به بنیادهای فرهنگی یک ملت به منظور بی هویت کردن و سپس‎ ‎اسیر کردن آن ملت و اجرای مقاصد خاص و مورد نظر خویش از طریق یک برنامه مشخص و از‏‎ ‎پیش تعیین شده در محیط هایی که یک فرهنگ ملی و مدافع حیثیت خود وجود دارد. ‌اولین‏‎ ‎هدف تهاجم فرهنگی ، از میان بردن یا تضعیف فرهنگ بومی و سپس جایگزینی آن با فرهنگ‎ ‎وارداتی مورد نظر است‎ .

‎به عبارت دیگر ، تهاجم فرهنگی عبارت‎ ‎است از پوچ و پوک و تهی کردن تفکر و ذهنیت و فرهنگ و تمدن ملی و اصیل یک جامعه و‎ ‎تضعیف شخصیت انسانی افراد آن با تحمیل ترس و هراس دائم و القای اصول فکر و تحمیل‎ ‎فرهنگ کشور مهاجم به جای آن و این جز با از دست دادن "خویشتن" و از دست دادن پایه‎ ‎های فکری و اخلاقی اصیل و ملی صورت نمی گیرد‎.‎

هنگامی که غربی ها تهاجم فرهنگی را به‎ ‎کشورهای اسلامی آغاز کردند ، صفات و روحیات پسندیده خود را همچون نظم ، پژوهش و‎ ‎کنجکاوی در مسائل علمی و ... وارد نکردند ، بلکه تنها بی بند و باری اخلاقی و فساد‎ ‎را وارد این کشورها کردند تا از طریق آنها به چپاول و غارت منابع فراوان بپردازند‎ .

‎مقام معظم رهبری در تبیین مفهوم تهاجم فرهنگی می فرمایند: "تهاجم فرهنگی به این معنی است‏‎ ‎که یک مجموعه ‌سیاسی یا اقتصادی برای اجرای مقاصدخاص خود و اسیر کردن یک ملت به‎ ‎بنیانهای فرهنگی آن ملت هجوم می برند. آنها هم چیزهای تازه ای را وارد این کشور و‏‎ ‎ملت می کنند، اما به زور و به قصد جایگزینی آنها با فرهنگ و باورهای ملی آن ملت که‎ ‎نام این تهاجم فرهنگی است." ایشان در جای دیگری می فرمایند: "ما و‏‎ ‎همه
دست‌اندرکاران فرهنگ در کشور باید باور کنیم که امروز آماج تهاجمات فرهنگی‎ ‎دشمنانمان هستیم؛ هم به صورت آمیختن فرهنگ انقلابی ما با چیزهایی که آن را از خلوص‎ ‎و کارایی می اندازد و هم به صورت مانع تراشیدن بر سر تربیت انسان های کارآمد و‎ ‎متخصص که بتوانند همه امور کشور را اداره کنند. شکی نیست که دشمن نسبت به همه‎ ‎اینها، به صورت جذب و ربودن و دزدیدن مغزها و استعدادهای درخشان از میان ما، برنامه‎ ‎ریزی کرده است. مسئله تهاجم فرهنگی که ما بارها روی آن تاکید کرده ایم یک واقعیت‎ ‎روشنی است. ما با انکار آن نمی توانیم اصل تهاجم را از بین ببریم ... نباید تهاجم‏‎ ‎فرهنگی را انکار کرد، تهاجم فرهنگی وجود دارد. اگر ما آن را انکار کردیم مصداق این‎ ‎فرموده‏ امیرالمومنین صلوات الله علیه می شویم که "و من نام لم ینم عنه" شما اگر در‎ ‎سنگر خوابت برد به این معنا نیست که دشمن هم در سنگر مقابل خوابش برده است. تو خوابت‎ ‎برده و سعی کن خودت را بیدار کنی! ما باید توجه داشته باشیم که انقلاب فرهنگی در‎ ‎تهدید است کما اینکه اصل فرهنگ ملی و اسلامی ما در تهدید دشمنان است. ... مبارزه فرهنگی علیه جمهوری‎ ‎اسلامی در ساحت‌های مختلف و در عرصه‏ های مختلف وجود دارد، بر این اساس برنامه‎ ‎‏ریزی کنیم‎ ...‎تهاجم فرهنگی، مثل خود کار فرهنگی،‎ ‎اقدام آرام و بی سر و صدایی است. یکی از راه های تهاجم فرهنگی این بوده است که سعی‎ ‎کنند جوان های مؤمن را از پایبندی های متعصبانه به ایمان، که همان چیزهایی است که یک‎ ‎تمدن را نگه می دارد منصرف کنند، همان کاری را که در اندلس، در قرن های گذشته‎ ‎کردند. یعنی جوان ها را در عالم به فساد و شهوترانی و
میگساری و این چیزها مشغول‏‎ ‎کردند، این کار حالا هم دارد انجام می گیرد . . . صدای فرو ریختن ایمان و اعتقاد‎ ‎ناشی از تهاجم پنهانی و زیرزیرکی دشمن ـ اگر شما ملت و عناصر فرهنگی بیدار نباشید ـ‎ ‎خدای نخواسته، آن وقتی درمی آید که دیگر قابل علاج نیست، جوان جبهه رفته ما را اگر‎ ‎محاصره اش کردند، اگر اول یک ویدئو در اختیارش گذاشتند بعد او را به تماشای فیلم‎ ‎های جنسی وقیح وادار کردند، شهوت او را تحریک کردند و بعد او را به چند مجلس‎ ‎کشاندند، چه خواهد شد؟! وقتی تشکیلاتی وجود داشته باشد، جوان را در اوج نیروی جوانی‎ ‎فاسد می کنند و حالا دشمن دارد این کار را می کند ."‏

برخی معتقدند که مبدأ تاریخی تهاجم‎ ‎فرهنگی غرب در ایران را باید از آغاز حکومت قاجاریه و کمی قبل از آن فرض کرد؛‎ ‎زمانی که نادرشاه از دنیا رفت و ایران دچار آشوب و بی‏نظمی شد و انگلستان تحرکات‎ ‎استعماری خود را در منطقه خاورمیانه شدت بخشید. شروع این‎ ‎حرکت را می‌توان با تأسیس مذاهب جعلی، مانند وهابیگری در مذهب اهل سنت و شیخی‌گری و بهائیت در‎ ‎مذهب تشیع نام‌ برد. این مذاهب جدید به منظور تغییر در اعتقادات واقعی دین اسلام و‎ ‎ایجاد اختلاف در میان مسلمانان طراحی شدند‎.

‎این حرکت استعماری در جامعه‏ ایران‎ ‎از زمان اولین اعزام ایرانیان به غرب برای تحصیل و بازگشت آنان به کشور، شدت‎ ‎بیشتری به خود گرفت. نخستین ایرانیانی که برای مأموریت و یا تحصیل به غرب سفر‎ ‎کردند، اسیر شبکه‏ فراماسونری غرب شدند؛
تعدادی از آنان چون عسکر خان افشار ارومی‎ ‎و ابو الحسن‏ خان ایلچی حلقه‏ نوکری غرب را به گوش آویختند و در ازای گرفتن حقوق از‎ ‎بیگانگان، به ترویج غرب‏گرایی و تأمین منافع آنها در ایران پرداختند. مشخصه‏ تمامی‎ ‎این فرنگ‌‏رفتگان،
خود باختگی در مقابل مظاهر تمدن غرب و ترویج غرب‌‏گرایی در ایران‎ ‎بود تا جایی که میرزا فتحعلی آخوند زاده علت عقب‏ ماندگی ایرانیان را دین اسلام دانست. ‏

با کودتای سوم اسفند 1299 و آغاز‎ ‎سلطنت رضاخان، روشنفکران غرب‏زده شکل جدیدی از تهاجم فرهنگی را در ایران ظاهر کردند.‏‎ ‎رضاخان در طول 20 سال سلطنت خود، انهدام فرهنگ قومی، ملی و اسلامی ایران را بنا‏‎ ‎نهاد. با توجه به ضعف توانایی ‏های فکری و علمی او، چنین حرکت
حساب‌شده ‏ای‎ ‎نمی ‏توانست حاصل درک و بینش شخصی وی باشد. او با حضور مستشاران متعدد غربی و همکاری و‏‎ ‎اقتدار روشنفکران وابسته در دستگاه حکومت خود، تدارک این حرکت ضد فرهنگی را فراهم‎ ‎نمود. برای مثال، سید حسن تقی ‏زاده که سمبل مدافعان ترویج کامل و بی‏ حد و مرز‎ ‎معیار‌های غربی در کشور و گرداننده‏ اصلی مجله‏ شبه روشنفکری کاوه است‎ ‎می ‏نویسد‎:

‎‏"وظیفه‏ اول همه‏ وطن‏ پرستان ایران‎ ‎قبول و ترویج تمدن اروپا، بلا شرط و قید و تسلیم مطلق شدن به اروپا و اخذ آداب و‎ ‎عادات و رسوم و تربیت و علوم و صنایع و زندگی و کل اوضاع فرنگستان است، بدون هیچ‎ ‎استثنا. به سخن دیگر ایران باید ظاهراً و باطناً، جسماً و روحاً، فرنگی‌مآب شود و بس."‏

مقام معظم رهبری پیرامون تاریخچه‎ ‎تهاجم فرهنگی می فرمایند: " این تهاجم فرهنگی از چه وقت شروع شد ؟ مشخصا از دوران‏‎ ‎رضاخان شروع شد . البته قبل از او ، مقدمات آن فراهم شده بود . کارهای فراوانی شده‎ ‎بود . روشنفکر های وابسته در کشور ما کاشته شده بودند.

نمی دانم آیا جوان های نسل ما‎ ‎و نسل انقلابی،
تاریخچه این 200 - 150 سال را درست خوانده اند یا نه؟ من همه دغدغه‏‎ ‎ام این است که جوان انقلابی امروز ، نداند ما بعد از چه دورانی، امروز در ایران‎ ‎مشغول چنین حرکت عظیمی هستیم . تاریخچه این 200 - 150 سال اخیرـ ‏‎ ‎از دوران اواسط‎ ‎قاجار به این طرف ، از دوران
جنگ‌های ایران و روس به این طرف‏‎ - ‎را بخوانید و‎ ‎ببینید چه حوادثی بر این کشور گذشته است.
یکی از این حوادث ، ایجاد جریان روشنفکری‎ ‎وابسته است . نمی شود بگوییم در ایران روشنفکر نداشتیم . همیشه و در همه عصر ها و‏‎ ‎دوران ها، روشنفکرهایی بوده اند ؛ مردمانی که جلو تر از زمان خود را می دیدند و بر‎ ‎همین اساس
می‌اندیشیدند و حرکت می کردند . اما غرب مسلط به تکنولوژی و علم ، روزی‎ ‎که خواست در ایران،
پایگاه تسلط خودش را مستحکم کند ، از راه روشنفکری وارد شد‎.

‎این شروع تهاجم فرهنگی غرب ، ربطی به آحاد مردم غرب نداشت . افکار عمومی غرب از همه‎ ‎این حرفها بی اطلاع اند.

این کار همان سیاستمدارها بود . تهاجم از آنجا شروع شد و‎ ‎این تهاجم در دوران جدید پهلوی، شکل های گوناگونی پیدا کرد. یعنی در دوران بیست‏‎ - ‎سی سال آخر حکومت پهلوی ها ، این تهاجم ، شکل‌های خطرناکتری پیدا کرد.‏/س